ورزش و پيري
براي همه ما زمان با سرعتي يكسان پيش مي رود. براي كساني كه دچار مشكلات پزشكي مهمي نمي شوند، تغييرات آهسته و تدريجي است، ولي با يكديگر جمع مي شوند و اين همان كاري است كه زمان با ما ميكند، اگر كاري به كارش نداشته باشيد، او كارش را ميكند.
برخي از تغييرات ناشي از پيري از همان دههي سوم زندگي آغاز ميشوند. به عنوان مثال پس از 30-25 سالگي، سالانه يك ضربه از (حداكثر ممكن ) ضربان قلب در دقيقه و در هر 10 سال 10-5 درصد از حداكثر قدرت پمپاژ خون توسط قلب كاسته ميشود. بدين ترتيب قلب يك فرد 25 ساله سالم ميتواند در هر دقيقه در حدود 5/2 ليتر اكسيژن را پمپ كند، در حالي كه قلب فرد 65 ساله در اين مدت بيشتر از 5/1 ليتر اكسيژن به ساير اعضاي بدن نميرساند.
اين رقم در يك فرد 80 ساله ( حتي اگر بيمار نباشد ) از اين هم كمتر است و به سختي به يك ليتر ميرسد. نتيجه اين كاهش ظرفيت فعاليتهاي معمولي و متوسط روزانه است.
از همان سال هاي مياني زندگي، عروق خوني شروع به سخت شدن كرده، فشار خون رو به افزايش ميگذارد. تغييراتي نيز در خود خون رح ميدهد و به رغم كمتر شدن تعداد گلبول هاي قرمز ( كه وظيفهي حمل اكسيژن را بر عهده دارند ) چسبندگي ( غلظت ) آن بيشتر شده و با دشواري بيشتري پمپ مي شود.
بيشتر مردم از همين دوران شروع به چاق شدن ميكنند و سالانه يكي ـ دو كيلو بر وزن نشان افزوده ميشود، ليكن از آنجا كه تودهي عضلاني در مردان از 40 سالگي رو به كاهش ميگذارد، ميتوان گفت كه اين اضافه وزن كلاً از نوع تجمع چربي در بافتهاي بدن و حاصل كار افزايش كلسترول L.D.L ( بد ) و كاهش كلسترول HDL ( خوب ) است. به علاوه افزايش سطح قند خون به ميزان شش واحد در هر 10 سال ( كه ابتلا به بيماري ديابت نوع دو را د رافراد سالخورده، به صورت يكي از كابوسهاي زندگي شهرنشيني دراورده ) نيز به دليل همين چاقي است.
با افزايش سن، كاهش تودهي عضلاني همچنان ادامه مي يابد تا آنكه نهايتاً عضلات مردان 50 درصد كاهش يافته، به ضعف و ناتواني آنها ميانجامد. در عين حال عضلات و رباطهاي عضلاني سخت و انعطافپذير ميشوند. گر چه مردان كمتر از زنان در معرض خطر ابتلا به پوكي استخوانها هستند، ولي با افزايش سن، كلسيم بيشتري را از دست ميدهند و خطر شكستگيها افزايش مييابد. يك دليل اين افت تودهي عضلاني و تراكم استخوان ها، سقوط سطح هورمون مردانه (تستوسترون) است كه پس از 40 سالگي سالانه يك درصد از آن كاسته ميشود. با وجود انكه بيشتر مردان در تمام طول عمر خويش از سطح تستوسترون و قدرت باروري طبيعي برخورداند، ولي بسياري از دچار كاهش ميل و نيروي جنسي ميشوند.
دشتگاه اعصاب نيز با گذشت زمان دچار تغييراتي ميشود. در افراد سالخورده، رفلكسها آهستهترند، هماهنگيها دچار اختلال مي شوند و حافظه افت ميكند، به طوري كه در مواقع آشفتگي و شرايط دشوار به كلي درهم مي ريزد. فرد متوسط در سنين بالا كمتر از دوران جواني ميخوابد و حتي براي بيدار، شدن ديگر نيازي به ساعت زنگدار نخواهد داشت. بدين ترتيب مي توان انتظار داشت كه شور و شوق جواني نيز با كندتر شدن فعاليت هاي جسمي رو به كاهش بگذارد.
شايد به نظر، اندكي غمانگيز برسد كه تمام اين اتفاقات براي افراد سالم هم پيش ميآيد. هر چه باشد. پيري و ناتواني تنها براي افراد ضعيف و بياراده نيست. كسي نميتواند زمان را از حركت بازدار، ولي ميتوان از سرعت آن كاست. تحقيقات نشان ميدهد كه بسياري از تغييرات كه به زمان نسبت داده مي شوند، كم و بيش ناشي از رفتارهاي نادرست بهداشتي اند. شايد ورزش، فواره جواني نباشد، ولي مي توان ان را چشمه زندگي دانست. پژوهش هاي اخير نشان داده اند كه تا چه اندازه ورزش ميتواند مفيد باشد.

:: موضوعات مرتبط:
آموزشی ,
خانواده ,
ورزشی ,
جوانان ,
,
:: بازدید از این مطلب : 490
|
امتیاز مطلب : 67
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18